یار دیدم یار دیدم ناز او بسیار دیدم در کنارش بی شمار اغیار دیدم ناز یار ارزان خریدند و کم از دلدار دیدم عشق را امروز نا هموار دیدم خالی از گار دیدم خوار دیدم * یار خندید بی خبر اینبار خندید مست و منگ آنسوتر از اسرار خندید زخم دل بگشود در من چونکه چندین بار خندید عاقبت نالید و بعد اغیار خندید او نه چون بیدار خندید زار خندید * وای بر من درنیامدهای» برمن ای زمان یک درب هم بگشای بر من بدتر از نی گشتم و دیگر نمانده نای بر من ای شبِ رؤیایی از نو آی بر من زیباترین شعر در تعریف معلم
قلبیمین شیشه سینه بالِ مگس دَیسه سینار
یار دیدم - سبک زلال
خندید ,یار ,ای ,اغیار ,ناز ,* ,بر من ,یار دیدم ,دیدم ناز ,زار خندید ,خندید زار
درباره این سایت